شرك خفي :…
————-
امانوع دويم از شرك كه در احيا گفته آن را شرك خفي گويند يعني نفس آن كفر نيست و ليكن معصيت ست بنده را از كمال ايمان بيندازد اما از اصل ايمان بيرون نياورد و آن آنست كه طاعت بريا كند و يا مسبب را از سبب بيند نه از الله تعالي چنانكه سير آبي را از آب بيند نه از الله تعالي و يا شفا را از طبيب و دارو بيند نه از الله تعالي .
نقل است كه سلطان العارفين بايزيد بسطامي قدس سره وفات يافت يكي از بزرگان او را در خواب ديد پرسيد كه حق تعالي باتوچه كرد ؟ گفت : چون مرا درخاك نهادند فرمان رسيد كه اي بايزيد از براي ما هديه چه آوردي ؟ گفتم : خداوندا هديه كه شايسته حضرت توباشد نياوردم اماشرك نيز نياوردم فرياد رسيد كه اي بايزيد ( انسيت ليلته اللبن ) يعني شب شير را فراموش كردي و آن چنان بود كه سلطان شبي شير خورده بودو شكم وي درد كرد گفت : امشب شير خوردم شكم من درد كرد فرمان رسيد كه اي بايزيد آن شرك نبود كه بحضرت ما آوردي كه آن درد را از شير دانستي .
اهل تحقيق گفته اند طاعت كردن از براي اجر و مزد نيز شرك خفي است طاعت خالص بايد كرد .
فرد :
طاعت از بهر جزا شرك خفي ست
يا خدا را باش يا عقبي طلب
امام نجم الدين عمرنسفي رحمه الله در اربعين سلماني خود مي آورد كه شبلي رحمه الله گفت از دوزخ ترسيدن و از بهر آن گناه برجاي ماندن و به بهشت اميد داشتن و از بهر وي طاعت كردن نفس پرستيدن ست ني خالق پرستيدن .
رسول الله عليه الصلواه والسلام فرمود : ( ماعبد علي وجه الارض صنم خبث عن الهوي ) يعني : پرستيده نشد بر روي زمين هيچ بتي خبيث تر و پليد تر از هواي نفس .
الهي ما را از شرك و هواپرستي نگاهدار والسلام عليكم ورحمته الله وبركاته